آدینه
محیطی سالم ، صمیمی و دوست داشتنی بدون هیچ گونه جنجال
 
 
چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 21:0 ::  نويسنده : پریسا
زنان و مردان باهم متفاوت هستند،

در این دو نکته تردیدی نیست.
ولی به جای تاکید روی کیفیت های منفی زن و مرد ،

چرا روی نقاط مثبت آنها تاکید نکنیم؟

بیایید از خانم ها شروع کنیم:


زن ها مهربان ، عاشق و دلسوزند.


زن ها وقتی خوشحالند گریه میکنند.


زن ها برای نشان دادن توجه و علاقه همیشه کارهای کوچکی انجام میدهند.


زن ها برای دستیابی به بهترین چیزها برای همسر و فرزندانشان دریغ نمی کنند.


زن ها قدرت این را دارند که وقتی خیلی خسته هستند و نمی توانند روی پا بایستند ، لبخند بزنند.


زن ها می دانند چگونه یک وعده شام یا ناهار معمولی را به یک فرصت تبدیل کنند.


زن ها می دانند چگونه از پول خود بهترین استفاده را ببرند.


زن ها می دانند که چگونه یک دوست بیمار را تیمار کنند.


زن ها شادی و خنده را به دنیا ارزانی می دارند.


زن ها می دانند چگونه ساعت های متوالی کودکان را سرگرم کنند.


زن ها صادق و وفادار هستند.


زن ها در زیر آن ظاهر نحیف ، اراده پولادین دارند.


زن ها برای یاری رساندن به دوست محتاجشان، همه کار انجام می دهند.


زن ها از بی عدالتی به آسانی به گریه می افتد.


زن ها می دانند چگونه به یک مرد احساس پادشاه بودن بدهند.


زن ها دنیا را مکانی شادتر برای زندگی می سازند.


.
.

.

.

.

.

.

.


حالا نوبت مردهاست....:

 
مردان برای حمل اشیاء سنگین و کشتن سوسک و عنکبوتها خوب هستند

 

خانم ها و آقایون نظرتون چیه ؟ اینطور نیست ...

قصد ناراحت کردن آقایونو نداشتم قصدم فقط خندوندن خانما بود

امیدوارم با این گل ، اگه ناراحتم شدن از دلشون در بیارم

:thankyou:



چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 20:39 ::  نويسنده : پریسا

 

             گفتگو با خدا

این مطلب اولین بار در سال 2001 توسط زنی به نام ریتا در وب سایت یک کلیسا قرار گرفت، این مطلب کوتاه به اندازه ای تاثیر گذار و ساده بود که طی مدت 4 روز بیش از پانصد هزار نفر به سایت کلیسا ی توسکالوسای ایالت آلاباما سر زدند. این مطلب کوتاه به زبان های مختلف ترجمه شد و در سراسر دنیا انتشار پیدا کرد .

Interview with god

گفتگو با خدا

I dreamed I had an Interview with god

خواب دیدم در خواب با خدا گفتگویی داشتم .

So you would like to Interview me? "God asked."

خدا گفت : پس میخواهی با من گفتگو کنی ؟

If you have the time "I said"

گفتم : اگر وقت داشته باشید .

God smiled

خدا لبخند زد

My time is eternity

وقت من ابدی است .

What questions do you have in mind for me?

چه سوالاتی در ذهن داری که میخواهی بپرسی ؟

What surprises you most about humankind?

چه چیز بیش از همه شما را در مورد انسان متعجب می کند ؟

Go answered ….

خدا پاسخ داد ...

That they get bored with childhood.

این که آنها از بودن در دوران کودکی ملول می شوند .

They rush to grow up and then long to be children again.

عجله دارند که زودتر بزرگ شوند و بعد حسرت دوران کودکی را می خورند .

That they lose their health to make money

این که سلامتی شان را صرف به دست آوردن پول می کنند.

And then lose their money to restore their health.

و بعد پولشان را خرج حفظ سلامتی میکنند .

By thinking anxiously about the future. That

این که با نگرانی نسبت به آینده فکر میکنند .

They forget the present.

زمان حال فراموش شان می شود .

Such that they live in neither the present nor the future.

آنچنان که دیگر نه در آینده زندگی میکنند و نه در حال .

That they live as if they will never die.

این که چنان زندگی میکنند که گویی هرگز نخواهند مرد .

And die as if they had never lived.

و آنچنان میمیرند که گویی هرگز زنده نبوده اند .

God's hand took mine and we were silent for a while.

خداوند دست های مرا در دست گرفت و مدتی هر دو ساکت ماندیم .

And then I asked

بعد پرسیدم ...

As the creator of people what are some of life's lessons you want them to learn?

به عنوان خالق انسان ها ، میخواهید آنها چه درس هایی اززندگی را یاد بگیرند ؟

God replied with a smile.

خدا دوباره با لبخند پاسخ داد .

To learn they cannot make anyone love them.

یاد بگیرند که نمی توان دیگران را مجبور به دوست داشتن خود کرد .

What they can do is let themselves be loved.

اما می توان محبوب دیگران شد .

learn that it is not good to compare themselves to others.

یاد بگیرند که خوب نیست خود را با دیگران مقایسه کنند .

To learn that a rich person is not one who has the most.

یاد بگیرند که ثروتمند کسی نیست که دارایی بیشتری دارد .

But is one who needs the least.

بلکه کسی است که نیاز کم تری دارد

To learn that it takes only a few seconds to open profound wounds in persons we love.

یاد بگیرن که ظرف چند ثانیه می توانیم زخمی عمیق در دل کسانی که دوست شان داریم ایجاد کنیم .

And it takes many years to heal them.

و سال ها وقت لازم خواهد بود تا آن زخم التیام یابد .

To learn to forgive by practicing forgiveness.

با بخشیدن ، بخشش یاد بگیرن .

To learn that there are persons who love them dearly.

یاد بگیرند کسانی هستند که آنها را عمیقا دوست دارند .

But simply do not know how to express or show their feelings.

اما بلد نیستند احساس شان را ابراز کنند یا نشان دهند .

To learn that two people can look at the same thing and see it differently.

یاد بگیرن که میشود دو نفر به یک موضوع واحد نگاه کنند و آن را متفاوت ببینند .

To learn that it is not always enough that they are forgiven by others.

یاد بگیرن که همیشه کافی نیست دیگران آنها را ببخشند .

They must forgive themselves.

بلکه خودشان هم باید خود را ببخشند .

And to learn that I am here.

و یاد بگیرن که من اینجا هستم .

Always

همیشه

اثری از ریتا استریکلند

 



چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 20:36 ::  نويسنده : پریسا

 

درختی که میوه اش به شکل اندام یک دختر است !

«nareepol» اسم درختی عجیبه که در تایلند قرار داره! کلمه naree یعنی دختر یا زن و کلمه pol یعنی گیاه یا درخت....این درخت به خاطر اینکه ثمره اش کاملا به اندام زنان شبیه است مورد توجه اکثر گردشگران تایلندی قرار گرفته! و به اسم«درخت دختران» نام گرفته. اهالی روستایی که این درخت در اون قرار گرفته این میوه رو عجیب نمیدونن و معتقدند که دلیل شکل این میوه برمیگرده به قصه ای که بینشون متداوله از دختری که در نقطه ای که درخت رشد کرده مظلومانه به قتل رسیده. و بعدها بیگناهی دختر ثابت شده. و معتقدن که درخت به بیگناهی اون دختر شهادت داده........... میتونید این درخت رو در یکی از روستاهای تایلند در بخش «petchaboon» که حدود ۵۰۰ متر از بانکوک فاصله داره ببینید. و همچنین صدور این درخت و میوه اش به خارج از تایلند ممنوعه!

 

 

 

واقعاً چقدر ناراحت کننده و عجيب اینطور نیست ؟



تو این هوای سرد زمستون این گل های زیبا تقدیم به همه شما عزیزان...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

تقدیم به همه



چهار شنبه 12 بهمن 1390برچسب:, :: 20:11 ::  نويسنده : پریسا

 

این کودک باید برای زنده ماندن بخندد + عکس


نایت اسکین

"بن" هر شب چندین بار دست از تنفس کردن می کشد و مادرش مجبور است برای بازگرداندن تنفس فرزندش او را به آرامی قلقلک بدهد. وی با کمک سیستم هشدار دهنده ای از متوقف شدن تنفس فرزندش آگاه شده و خود را هراسان به اتاق بن می رساند تا با قلقلک دادن دوباره تنفس او را بازگرداند.

نوریس می گوید باید به شکلی فرزندش را تحریک کند تا دوباره نفس کشیدن را از سر بگیرد و برای این کار زیر چانه، کف پا و یا شکم بن را قلقلک می دهد و این کار برای از سر گرفته شدن تنفس کافی است. به گفت نوریس فرزندش یک شب 23 بار دچار توقف تنفس شد و تمامی این مدت به شیوه قلقلکی دوباره به حیات بازگشته است.




 

بن مبتلا به اختلالی به نام "آپنه" یا بی دمی است که در میان نوزادان نابالغ رواج زیادی دارد. این اختلال منجر به توقف تنفس نوزاد در خواب برای بیش از 20 ثانیه می شود و در صورتی که تا 5 دقیقه ادامه داشته باشد منجر به مرگ مغزی خواهد شد. این اختلال به واسطه رشد ناکامل ماهیچه ها و سیستم عصبی نوزاد در هنگام تولد رخ می دهد. معمولا نوزادان مبتلا به این اختلال با گذشت زمان درمان می شوند اما در زمان ابتلا یکی از بهترین شیوه ها برای تحریک سیستم عصبی و ماهیچه های نوزاد قلقلک دادن است.

 

بر اساس گزارش میل آنلاین، بن نیز به شدت نابالغ و در هفته بیست و چهارم از دوران جنینی متولد شده است به شکلی که پزشکان امیدی به نجات او نداشتند با این همه پس از گذشت 18 هفته بهبود پیدا کرده و به خانه انتقال پیدا کرد.

 

 

 

 


انشاا... کوچولوی ما همیشه صحیح و سالم باشه
            



صفحه قبل 1 صفحه بعد

درباره وبلاگ


به وبلاگ من خوش آمدید
آخرین مطالب
آرشيو وبلاگ
پيوندها

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آدینه و آدرس adineha.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





نويسندگان


كد تقويم